فصل ۱
مقدمه
تولید مثل و بقاء موجودات زنده به سازگاری آنها با عوامل محیطی بستگی دارد. موجودات وحشی تحت فشار مداوم انتخاب طبیعی قرار داشته و تحت این فشار برای سازگاری با شرایط اقلیمی ـ خاکی خاصی شکل گرفتهاند. گیاهان زراعی کنونی در اصل گیاهانی وحشی بودهاند که در نتیجه فعالیتهای زراعی انسان تغییر یافتهاند. گیاهان وحشی دارای خواب در بذر میباشند. خواب بذر سبب نایکنواختی سبز شدن شده و امکان بقاء گیاه را در صورت وقوع شرایط نامساعد محیطی و از بین رفتن بوتههای سبز شده بوجود میآورد. ریزش بذر در گیاهان وحشی خصوصیت دیگری است که امکان توزیع و پراکندگی بذر و در نتیجه امکان بهرهوری از محیطهای مساعد را بوجود میآورد. گیاهان وحشی دارای نایکنواختی رسیدگی بذر نیز میباشند که احتمال فرار از عوامل نامساعد محیطی را بوجود میآورد. کشاورزی در مفهوم وسیع به کشت و کار و یا تولید محصولات زراعی یا دامی گفته می شود و مترادف با مزرعه داری (farming)است به بیان دیگر زراعت هنر و علم تولید و بهبود گیاهان زراعی به کمک استفاده کارآمد از منابع خاک و آب و دیگر عوامل تولید است .
در حال حاضر برای افزایش محصول علم زراعت سه راه پیشنهاد می نماید :
۱- افزایش سطح زمین های زیرکشت
۲- افزایش میزان محصول در واحد سطح (افزایش عملکرد)
۳- افزایش تولید در واحد زمان
افزایش سطح زیر کشت نیاز به سرمایه گذاری کافی منابع جدید از قبیل خاک و آب دارد. ولی اکثر کشورها عملاً به زیر کشت درآوردن اراضی جدید را متوقف نموده و هم اینکه در بسیاری از آنها مقدار معین و ثابتی زمین زراعی وجود دارد . در بیشتر کشورهای توسعه یافته اراضی قابل کشت صرف توسعه شهرها ، شهرک ها ، جاده ها ، فرودگاه ها ، سدها ، پارکهای مصنوعی ، مناطق محافظت شده جنگل کاری و غیره می شود .
با در نظر گرفتن موارد فوق عمل زراعت ، را می توان به شرح زیر تعریف نمود .
چگونگی مبارزه با عوامل نامساعد (طبیعی و غیرطبیعی )برای تولید بیشتر و بهتر که این امر به عهده یک نفر فرهیخته کشاورزی است .
امروزه تلاشهای کاملاً آگاهانه و بسیار دقیقی برای حصول کمیت و کیفیت بیشتر و بهتر محصول در سطح جهانی به عمل میآید. در نتیجه فعالیتهای به نژادی انسان، گیاهان اهلی شده وابستگی شدیدی به حمایت و فعالیت انسان پیدا نمودند. بقاء گیاهان کاملاً اهلی شده در طبیعت بدون حمایت انسان ممکن نیست.
علم زراعت فعالیتهائی از انسان را دربر میگیرد که به منظور تأمین نیازمندیهای بعضی از گیاهان و در نتیجه بهرهگیری از حداکثر قدرت تولیدی آنها انجام میشود. این فعالیتها را، علاوه بر کاشتن و برداشتن محصول و حفاظت آن در مقابل آفات، امراض و علفهای هرز، میتوان عموماً شامل تغییر در عوامل محیطی و یا انطباق گیاه و عملیات زراعی با عوامل محیطی دانست. عوامل محیطی مؤثر بر رشد گیاه عبارتند از هوا، حرارت، باد، آب، نور، خاک و مواد غذائی. انسان قادر است بعضی از این عوامل را مستقیماً تغییر دهد. ولی غالباً مجبور است شرایط را برای بهرهوری بیشتر و بهتر از این عوامل مناسب سازد. استفاده صحیح و درازمدت از عوامل محیطی میبایستی بعنوان دو هدف اصلی زراعت مورد توجه قرار گیرد. عوامل محیطی مؤثر بر رشد گیاه شدیداً با یکدیگر اثر متقابل دارند. در نتیجه تعیین وضعیت مطلوب یک عامل محیطی میبایستی با توجه به سایر عوامل انجام پذیرد. بعبارت دیگر تلفیق صحیح عوامل زراعی شرط اولیه موفقیت است. در زراعت نیز همانند سایر علومی که با موجودات زنده سر و کار دارند قانون صد درصد ثابت و معینی وجود نداشته و هر مورد به دلیل تفاوتهایی در خصوصیات رشدی و اکولوژیک محصولات و اختلافاتی در عوامل اقلیمی خاکی با مورد دیگر کم و بیش متفاوت است. نتیجتاً ترکیب متناسب عوامل زراعی در هر شرایطی میبایستی با توجه به عوامل حاکم بر آن شرایط تعیین گردد.
با افزایش جمعیت کشور نیاز به محصولات کشاورزی نیز افزایش مییابد. هر کشاورز با افزایش میزان تولیدات خود نه تنها درآمد بیشتری کسب میکند، بلکه سهم بیشتری در تأمین نیاز غذائی مردم کشور پیدا میکند. افزایش تولید مواد غذایی در یک کشور به دو طریق عمده امکانپذیر است:
۱) افزایش سطح زیر کشت ـ حدود ۲۱ درصد زمینهای دنیا قابلیت کشت و زرع دارد که در حال حاضر حدود نیمی از آن در زیر کشت است. قسمت اعظمی از اراضی بایر قابل کشت در کشورهائی مانند ایران قرار دارد که کشاورزی نیمه سنتی تا نیمه مکانیزه روش اصلی تولید در آنها میباشد. بخش بزرگی از این اراضی را میتوان با مکانیزه نمودن کشاورزی و تأمین امکانات به زیر کشت برد. اما در بسیاری از همین اراضی عواملی مانند کمبود آب، نامساعد بودن شرایط آب و هوایی و کیفیت آب و یا خاک بصورت عوامل محدود کننده رشد و حتی باز دارنده توسعه کشاورزی عمل میکنند. لازم است توجه شود که اراضی خوب قبلاً به زیر کشت رفته و کیفیت آنها بعلت کار مداوم بهبود یافته است و نیز زمینهای باقی مانده از کیفیت بسیار پائینتری برخوردار بوده و یا فاقد آب آبیاری میباشند. اصلاح و یا تأمین آب این اراضی مستلزم سرمایهگذاری اولیه زیاد و یا گاه غیرممکن است. نتیجتاً افزایش سطح زیرکشت در چنین شرایطی ممکن است مقرون به صرفه نباشد.
۲) افزایش عملکرد در واحد سطح ـ افزایش سطح زیرکشت ضرورتاً حدی داشته و در بسیاری موارد مقرون به صرفه نیست. بنابراین افزایش عملکرد در واحد سطح که هدف اصلی زراعت است میبایستی مورد توجه قرار گیرد. توجه به این امر، بخصوص در ایران که زاده تولید در واحد سطح پائین است، اهمیت زیادی
- لینک دانلود فایل بلافاصله بعد از پرداخت وجه به نمایش در خواهد آمد.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.