رفتار سازمانی در آموزش و پرورش

مقدمه

امروزه دانش رفتار سازمانی در جست و جوی دانش همه جانبه رفتاردر محیط های سازمانی از طریق مطالعه منظم فرد، گروه و فرایند های سازمانی است . اهداف اصلی چنین دانشی دستیابی به اثربخشی سازمان و رفاه فرد در سازمان می باشد. اکنون صاحبنظران رفتار سازمانی بر این باورند که برای شناخت چرایی نگرشها و رفتارهای افراد در محیط های سازمانی باید اطلاعاتی درباره واکنشهای انها به عنوان افراد (ادراکات، انگیزه ها و…)،گروههایی که به آن تعلق دارند(ارتباطات، هنجارهای رسمی و غیر رسمی موثر بر افراد) و سازمانی که در آن کار می کنند( فرهنگ، ارزشها و ساختار و …) به دست آورد.

با اینکه فشار برای اصلاح و بهبود کیفیت تحصیل در مدارس رو به افزایش است اما تا کنون راه موفقیت آمیزی که بتواند ما را به آسانی و با اطمینان به هدفی که به تعالی آموزش و پرورش انجامد برساند مشخص نگردیده و این باعث یاس ونا امیدی افراد زیادی شده است.

این برای کسانی مفید است که تمایل دارند به عنوان رهبر در آموزش و پرورش خدمت نمایند.ما در دوره ای زندگی می کنیم که قدرت قانونی مدیران برای کنترل و هدایت دیگران به طور فزاینده ای هم از طریق قانون وهم از طریق عدم تمایل افراد به پذیرش اختیارات مطلق مدیران محدود گردیده است.

در حال حاضر دو تحول عمده و متقابل، در ارتباط نزدیک با یکدیگر و در خط مقدم مدیریت آموزشی در حال ظهور و توسعه است. یکی از این تحولات استفاده فزاینده از روشهای پژوهش غیر کمی  و غیر آماری نظیر روشهای مشاهده- ای میدانی می باشدکه دیدگاههای نوین  و بنیادی را در فهم رفتار سازمانی فراهم آورده است و دیگری درک روزافزون اهمیت فرهنگ سازمانی در اعمال اصول رهبری آموزشی می باشد.

موضوع جو و فرهنگ سازمانی به عنوان زمینه اصلی درک رفتار سازمانی در آموزش و پرورش همچنان باقی میماند.فرهنگ و جو سازمانی  نه تنها در فهم رقتار سازمانی در آموزش وپرورش کاربرد دارد بلکه در زمینه اشکال مختلف اعمال مدیریتی  نیز مثمر ثمر می باشد.

مدیریت آموزشی معمولا به عنوان یک رشته علمی در دانشگاه مورد توجه قرار نمی- گیرد. مدیریت  آموزشی معمولا در دانشکده علوم تربیتی تدریس می گردد و گاهی اوقات ضمیمه دانشکده می باشد، اما غالبا ساختار رسمی کمتری داشته و صرفا به عنوان  یک برنامه مجزا شناخته می شود

۱-مدیریت سازمان باید در زمینه مدیریت ،از دانش فنی بالایی برخوردار باشد. به عنوان مثال، فرض بر این است که فرد به عنوان  مدیر مدرسه ابتدایی برای کسب موفقیت باید از دانش چشمگیری در زمینه آموزش کودکان برخوردار باشد. یا یک مربی ورزش برای تدریس تربیت بدنی باید شایستگی سطح بالایی داشته باشد.علاوه بر این اعتقاد ما آن است که رئیس یک دانشگاه بزرگ علمی و صنعتی باید خود یک دانشمند  شایسته یا یک فرد حرفه ای لایق باشد.

۲-مدیریت چه هنر باشد چه علم ،بهتر است با توجه به کاربرد علمی آن در موقعیتهای خاص، تدریس و فرا گرفته شود.

این دیدگاه تا حدود زیادی مبین آن است که وظایف مدیران در حوزه های تخصصی مختلف کاملا با یکدیگر تفاوت دارد. برای مثال، وظایف وکار یک مدیر بیمارستان کاملا با وظایف و کار مدیر یک دبیرستان تفاوت دارد.

۳- مدیریت تنها یک رشته علمی مستقل یا یک حرفه نیست بلکه ترکیبی از علم و عمل است.از این دیدگاه محتوای علمی مدیریت  و مظاهر حرفه ای آن به صورت فعالیتهای سازمانی ، برای اثبات علمی بودن آن در میان مشاغل و رشته های علمی سازمان یافته بسیار نا کافی است.

اگر چه در قرن نوزدهم در ایالات متحده ((خدمات دولتی )) بیشتر متمایل به سیستمی بود که در……